مهندس عبدالهی – رتبه ۱

( به نام او)

از نیمه های تیر ماه شروع کرد به درس خواندن برای کنکور کارشناسی‌ارشد ولی بیشتر از روزی دو تا سه ساعت وقت نمی‌گذاشت. به نیمه مرداد که رسید پا گذاشت روی گاز و بکوب راند تا روز کنکور. «علیرضا عبدالهی‌تنها» در سالی که مجبور بود با مشکلات شخصی خود هم بجنگد به خواسته همیشگی‌اش رسید؛ کسب رتبه نخست کنکور. او دانشجوی دانشگاه امیرکبیر است و همین ترم تابستان درس خود را تمام می‌کند.

 متن مشاوره آقای مهندس علیرضا عبدالهی تنها

رتبه۱؛ فکر می‌کردی چنین رتبه‌ای به دست آوری یا فقط می‌خواندی برای کسب یک رتبه خوب؟

من از روزی که در دانشگاه قبول شدم برای چنین رتبه‌ای برنامه‌ریزی ‌کردم. از ترم ۱ کارشناسی کتابهایی را که منبع طرح سوال برای آزمون کارشناسی‌ارشد بودند دانلود می‌کردم و می‌خواندم. خودم را از نظر روانی برای رسیدن به چنین رتبه‌ای آماده کرده بودم و باور داشتم که می‌توانم.

درس خواندن جدی برای کارشناسی‌ارشد را از کی شروع کردی؟

از تیر ماه، با روزی دو تا سه ساعت شروع کردم. ولی از نیمه‌های مرداد ماه تا قبل از کنکور روزی هفت تا هشت ساعت درس می‌خواندم.

افراد زیادی برای کنکور درس می‌خوانند ولی همه رتبه یک نمی‌شوند. شاید یکی از دلایلش این باشد که نمی‌توانند مطالب زیاد و جزئیات شبیه به هم را به خاطر بسپارند. برای اینکه مطالب را حفظ کنی از چه روشهای استفاده می‌کردی؟

من برای هر درس خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری می‌کردم. نکته های مهم و مثالهای کاربردی را روی برگه های جعبه لایتنر می‌نوشتم و بر اساس دستورالعمل این جعبه آنها را در طول یک ماه و بعد هم در دوره های مشخص مرور می‌کردم. به این ترتیب توانستم خلاصه‌نویسیها را چندین بار دوره کنم. در یک ماه پایانی و دوره جمع‌بندی هم این خلاصه‌نویسیها بسیار مفید بودند.

همه درسها را به یک اندازه می‌خواندی؟

نه؛ لازم نبود این کار را انجام دهم. برای پذیرش در کارشناسی‌ارشد حتی با رتبه های برتر، کسب درصدهای بالا در چند درس، کافی است. من روی درسهای سیستمهای کنترل خطی، ریاضیات و مدارهای الکتریکی تمرکز بیشتری گذاشتم. برای درسهای ماشینهای الکتریکی، تجزیه و تحلیل سیگنالها، الکترونیک و زبان هم وقت کمتری گذاشتم و آنها را ناقص خواندم.

بر چه اساسی این دو گروه درس‌ را از هم تفکیک کردی؟

با توجه به علاقه خودم و تسلطی که در بعضی از درسها داشتم روی آنها تمرکز بیشتری کردم. البته گرایش هم مهم است. بعضی از درسها هستند که شما باید آنها را برای قبولی در آزمون کارشناسی‌ارشد یک گرایش بخوانید، اما در مرحله پس از قبولی و برای موفقیت در آن گرایش نسبت به درسهای دیگر اهیمت کمتری دارند. برای مثال درسی مثل ماشینهای الکتریکی برای داوطلبانی بیشتر اهمیت دارد که می‌خواهند در گرایش قدرت ادامه تحصیل دهند. داوطلبانی که به گرایش کنترل علاقه دارند لازم نیست زیاد روی این درس تمرکز داشته باشند.

کدام درس برایت آسان‌تر از همه درسها بود؟

من علاقه زیادی به درس سیستمهای کنترل خطی دارم. به همین دلیل با وجودی که درس سختی است راحت‌تر از درسهای دیگر آن را می‌خواندم. 

و سخت‌ترین درس؟

نمی‌توانم بگویم کدام درس سخت‌تر از همه بود. در هر درس مباحثی هستند که مطالعه آنها مشکل‌تر است. برای مثال بعضی از مباحث درسهای تجزیه و تحلیل، سیستمهای کنترل خطی و ماشینهای الکتریکی خیلی سخت بودند.

با این سختی چگونه دست و پنجه نرم کردی؟

جعبه لایتنر واقعا کمک زیادی به من کرد. هر چند رعایت دستورالعمل آن چندان آسان نیست ولی واقعا تاثیر دارد. البته در مورد بعضی از مباحث که سخت و پیچیده بودند، وقت زیادی در نظر نگرفتم و کمتر روی آنها تمرکز کردم.

هر روز چند درس و مبحث را در برنامه قرار می‌دادی؟ 

من در چند ماهی که برای کنکور کارشناسی‌ارشد درس می‌خواندم با مشکل سختی در زندگی شخصی‌ام مواجه شدم. به همین دلیل نتوانستم با یک برنامه‌ریزی دقیق درس بخوانم. هر روز هر تعداد درس و مبحث که فرصت می‌شد مطالعه می‌کردم. حتی در مقطعی به خاطر آن مشکل شخصی ناامید شده بودم و احساس می‌کردم نمی‌توانم در کنکور موفق شوم. در این دوران افت هم کرده بودم. ولی در دوره جمع‌بندی توانستم بر خودم مسلط شوم و عقب‌ماندگی را جبران کنم. برای اینکه شرایطی را که در آن دوران پشت سر گذاشتم به خوبی توصیف کنم یک مثال می‌زنم؛ من در آزمونهای آزمایشی پارسه شرکت می‌کردم. در آزمون ششم یعنی ۵۰ درصد دوم، رتبه‌ام حدود ۱۷۰ شد. در آزمون هفتم یا ۱۰۰ درصد جامع اول، رتبه ۷۷ را کسب کردم و در آزمون نهایی رتبه ۴ را.

با وجود مشکلی که داشتی به موفقیت بزرگی رسیدی. این موفقیت اول راه است یا فکر می‌کنی در حال حاضر در قله ایستاده‌ای؟

فکر می‌کنم تازه در اول راه باشم. از همین حالا در فکر کنکور دکترا هستم. تلاش می‌کنم از نظر درسی در بهترین شرایط باشم. از نظر کاری هم به یک کار خوب و پردرآمد فکر می‌کنم. دوست دارم هیات علمی دانشگاه شوم. البته به کار در یکی از صنایع نظامی مثل هوافضا یا صاایران هم علاقه دارم.

و به عنوان حرف پایانی از احساست بگو.

از اینکه این رتبه را کسب کردم خوشحالم. سختی زیادی کشیدم ولی در نهایت موفق شدم. این موفقیت را ناشی از لطف خدا و دعای پدر و مادرم می‌دانم.

۲ دیدگاه

  1. ببخشید استادبه نظر شما چه نرم افزار هایی رو واسه قبل از ارشد کار کنم بهتره؟ببخشید این سوال رو میپرسم ولی لطفا جواب بدید (ممنونم)وقتی خودتون
    میخواستید ارشد برید چه نرم افزار هایی رو بلد بودید کار کنید و بعد از
    آن چه نرم افزار هایی رو یاد گرفتید؟چرا؟مجبور بودید؟بازم ممنون ازتون.

    • سلام. MATLAB عمومی ترین نرم افزاری هست که شما باید آشنا باشید.
      بعضی از نرم افزارهایی که بنده دوره لیسانس با اونها کار میکردم اینها بود: matlab، labview، proteus، orcad Pspice، PBP، Codevision، Keil، IAR و ….
      بسته به نیازتون یاد بگیرید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Hide picture